جدول جو
جدول جو

معنی نثری گیلانی - جستجوی لغت در جدول جو

نثری گیلانی
(نَ یِ گی)
مولا بنی امیه، شاعری از شعرای دولت امویان است چندان زنده بماند تا دولت بنی عباس بیافت و بعبدالله بن علی پیوست و از او امان خواست. پس وی از مخضرمین دو دولت باشد. او با کثیر بن عبدالرحمن (معروف به کثیر عزه شاعر) آمیزش داشت. و شعر او از وی روایت میکرد و بنی هاشم را بسیار هجو میگفت، عبدالله بن علی او را بخواست و بروی دست نیافت. آنگاه حفص نزد وی بیامد و امان بخواست و گفت: من پناهنده به امیرم. عبدالله گفت: تو که باشی ؟ گفت حفص اموی. عبدالله گفت: تو هجو کننده بنی هاشم باشی گفت: خدا امیر را گرامی بدارد منم که میگویم:
و کانت امیه فی ملکها
ثجور و تکثر عدواتها
فلما رای الله ان قدطغت
و لم یحمل الناس طغیانها
رماها بسفاح آل الرسول
فجذ بکفیه أعیانها
ولو آمنت قبل وقع العذاب
فقد یقبل الله ایمانها.
چون انشاد اشعار پایان یافت عبدالله او را گفت: بنشین وی بنشست و در پیش روی عبدالله ناهار خورد. عبدالله خادم خود بخواست و در گوش او چیزی گفت. حفص را بیم بگرفت و گفت: ای امیر! بتو و طعام تو پناه جستم و عرب بکمتر از این خونها ببخشد. عبدالله گفت: آنچه گمان برده ای نیست. آنگاه خادم، وی را پانصد دینار بیاورد. عبدالله ، حفص را گفت: این مال بگیر واز ما مبر. و دوری که از ما گرفته ای بنزدیکی مبدل ساز. رجوع به معجم الادباء شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یِ)
این بیت را مؤلف تذکرۀ نگارستان سخن به نام او ثبت کرده است:
ما را فریب عافیت از راه برده بود
ناسازی زمانه به فریاد من رسید.
جز این اطلاعی از حال وی به دست نیامد
لغت نامه دهخدا
محمدنورالدین گیلانی، متخلص به نور، ازشاعران ایرانی مقیم هند است، وی به عهد اکبرشاه به سال 983 هجری قمری با برادرش حکیم ابوالفتح بن ملا عبدالرزاق به هندوستان رفت و در دهلی مقیم شد، او راست:
مدت بیگانگی ها یافت چندان امتداد
کز ضمیرم رفت یاد آشنائی های تو،
(از صبح گلشن ص 557) (قاموس الاعلام ج 6 ص 4606)
لغت نامه دهخدا